دنياي دانستنيهاي روز دنيا

جزوات,دانلود,ارشد,جزوه,كارشناسي,هاي,سوالات,نور,رايگان,دكتري,براي,پيام,كنكور,كتاب,دانشگاه,جزوات دانلود,جزوات ارشد,ارشد جزوه,ارشد جزوه كارشناسي,ارشد جزوه هاي,ارشد سوالات كارشناسي, جزوه كارشناسي,دانلود رايگان,مطالب آموزشي,آموزش,دانلود كنكور,كنكور,تضميني,دانلود پروژه,دانلود كارآموزي,دانلود رايگان فايل,دانلود آموزش,دانلود تحقيق,دانلود كتاب,تحقيق دانشگاهي,تحقيق مدرسه,عنوان تحقيق,فروش تحقيق,دانلود مقاله,سرمقاله,عنوان مقاله,مقاله تحقيق,مقاله دانشگاهي ,كامپيوتر,حقوق,جغرافيا,طرح توجيهي,دانلود طرح دانشگاهي,دانلود پروپازال,پاسخنامه,دانلود سوالات استخدامي,كشور,ايران,دانشگاه,صنعت,توسعه,تحقيق,جزوه ,دالنود, پروژهاقتصاد, بهترين سايت مقاله, تحقيق آماده, تحقيق حسابداري تحقيق, رايگان, تحقيق رشته حسابداري, ,جزوه دانلود رايگان ,دانلود رمان جديد ,دانلود كتاب, دانلود ,كتاب الكترونيكي دانلود, كتاب اموزشي دانلود ,كتاب جديد دانلود كتاب هاي الكترونيكي دانلود, كتاب پي دي اف, رايگان ,زندگي نامه, زندگي نامه افراد مشهور ,زندگي نامه ايرانيان, زندگي نامه دانشمندان ,زندگي نامه شخصيت هاي ايراني سايت مقاله,, مديريت, مرجع مقاله ,مقالات ,مقالات انگليسي, مقالات انگليسي همراه با ترجمه, ,مقالات دانشگاهي ,مقالات رايگان مقالات علمي,, مقاله ,مقاله,doc, مقاله آماده ,مقاله حسابداري پروژه, پروژه حسابداري, پروژه هاي رايگان ,پروژه هاي رشته كامپيوتر , دانشجويي,• proje ,project, projects, proje daneshjoie, projeha, ,projekar projes , اسكريپت ,برنامه ,برنامه نويسي دانلود ,دانلود برنامه دانلود رايگان ,دانلود سورس, دانلود سورس برنامه ,دانلود سورس پروژه ,دانلود مقاله دانلود, نرم افزار دانلود پايان نامه, دانلود پروژه دانلود پروژه دانشجويي, دانلود پروژه هاي برنامه نويسي, ,دانلود پروژه كارآفريني, دانلود كتاب زبان سي پلاس پلاس سورس سورس پروژه ويژوال بيسيك پروژه, پروژه دانشجويي پروژه دانشجويي, پروژه دانشجويي رايگان,پروژه رايگان پروژه ها پروژه هاي دانشجويي پروژه كار

دوشنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۴

الفباي زندگي

     الفباي زندگي

       A – Accept : پذيرا باشيد: ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد ، حتي اگر برايتان مشكل باشد كه عقايد ، رفتارها و نظرات آنها را درك كنيد .

      B - Break away : خودتان را جدا سازيد: خود را از تمام چيزهايي كه مانع رسيدن شما به اهدافتان مي شود جدا سازيد .

       C - Creat : خلق كنيد : خانواده اي از دوستان و آشنايانتان تشكيل دهيد و با آنها اميدها ، آرزوها ، ناراحتي ها و شادي هايتان را شريك شويد .

      D – Decide : تصميم بگيريد: تصميم بگيريد كه در زندگي موفق باشيد . در آن صورت شادي راهش را به طرف شما پيدا مي كند و اتفاقات خوشايند و دلپذيري براي شما رخ خواهد داد .

      E - Explore : كاوشگر باشيد : جستجو و آزمايش كنيد . دنيا چيزهاي زيادي براي ارائه كردن دارد و شما هم قادريد چيزهاي زيادي را ارائه دهيد. هر زمان كه كار جديدي را آزمايش مي كنيد خودتان را بيشتر مي شناسيد .

      F - Forgive : ببخشيد : ببخشيد و فراموش كنيد . كينه فقط بارتان را سنگين تر مي كند و الهام بخش ناخوشايندي است. از بالا به موضوع نگاه كنيد و به خاطر داشته باشيد كه هر كسي امكان دارد اشتباه كند .

      G - Grow : رشد كنيد: عادات و احساسات نادرست خود را ترك كنيد تا نتوانند مانع و سد راه شما براي رسيدن به اهدافتان شوند .

      H – Hope : اميدوار باشيد: به بهترين چيزها اميد داشته باشيد و هرگز فراموش نكنيد كه هر چيزي امكان پذير است ، البته اگر در كارهايتان پشتكار داشته باشيد و از خدا كمك بخواهيد .

      I - Ignore : ناديده بگيريد: امواج منفي را ناديده بگيريد . روي اهدافتان تمركز كنيد و موفقيت هاي گذشته را بخاطر بسپاريد . پيروزي هاي گذشته نشانه و رابطي براي موفقيت هاي آينده هستند .

      J – Journey : سفر كنيد: به جاهاي جديد سر بزنيد و با فكر روشن ، امكانات جديد را آزمايش كنيد . سعي كنيد هر روز چيزهاي جديدي را بياموزيد ، بدين صورت رشد خواهيد كرد و احساس زنده بودن مي كنيد .

      K – Know : بدانيد: بدانيد كه هر مساله اي هر چقدر هم كه سخت و دشوار باشد در نهايت حل خواهد شد . همان طور كه گرماي مطبوع و دلپذير بهار پس از سرماي طاقت فرساي زمستان مي آيد .

      L – Love : دوست بداريد : اجازه دهيد كه عشق به جاي نفرت ، قلبتان را پر كند. زماني كه نفرت در قلب شما ساكن است هيچ فضاي خالي براي عشق وجود ندارد ، اما موقعي كه عشق در قلبتان ساكن است ، تمام خوشبختي و شادي در وجودتان قرار دارد .

      M – Manage : مدير باشيد: بر زمان مديريت داشته باشيد ، تا استرس و نگراني كمتري شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث مي شود كه روي موضوعات مهم بهتر تمركز كنيد .

      N - Notice : توجه كنيد: هرگز افراد فقير ، نااميد ، رنج كشيده و ضعيف را ناديده نگيريد و هر نوع كمكي را كه قادريد به اين افراد ارائه دهيد از آنان دريغ نكنيد .

      O -Open : باز كنيد: چشم هايتان را باز كنيد و به تمام زيباييهايي كه در اطرافتان وجود دارد نگاه كنيد ، حتي در سخت ترين و بدترين شرايط ، چيزهاي زيادي براي سپاسگزاري وجود دارد .

      P –Play : بازي و تفريح كنيد: فراموش نكنيد كه در زندگيتان تفريح و سرگرمي داشته باشيد . بدانيد كه موفقيت بدون شادي و لذت هاي مشروع ، مفهومي ندارد .

      Q – Question : سوال كنيد: چيزهايي را كه نمي دانيد بپرسيد ، زيرا كه شما براي ياد گرفتن به اين كره خاكي آمده ايد .

      R – Relax : آرامش داشته باشيد: اجازه ندهيد كه نگراني و استرس بر زندگي شما حاكم شود و به ياد داشته باشيد كه همه چيز در نهايت درست خواهد شد .

      S – Share : سهيم شويد: استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائيهايتان را با ديگران تقسيم كنيد ، زيرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمي گردد .

      T – Try : تلاش كنيد: حتي زماني كه روياهايتان غير ممكن به نظر مي رسند تلاشتان را بكنيد . با تلاش و مشاركت در انجام كارها ماهرو خبره مي شويد .

      U – Use : استفاده كنيد : از استعدادها و توانايي ها يتان به عنوان بهترين هديه استفاده كنيد . استعدادهايي كه تلف شوند ارزشي ندارند. استفاده صحيح از استعدادها و تواناييهايتان براي شما پاداش هاي غيرمنتظره اي به دنبال دارد .

      V – Value : احترام بگذاريد: براي دوستان و اقوامي كه شما را حمايت و تشويق كرده اند ، ارزش قايل شويد و هر كاري كه از دستتان بر مي آيد براي آنها انجام دهيد .

      X – X-Ray : اشعه ايكس: با دقت و شبيه اشعه ايكس به قلب هاي انسانهاي اطراف خود بنگريد در نتيجه شما زيبايي و خوبي را در قلب آنها خواهيد ديد .

      Y – Yield : اجازه دهيد: اجازه دهيد كه صداقت و درستكاري وارد زندگيتان شود. اگر شما در راه درستي حركت كنيد در انتها خوشبختي را خواهيد يافت .

       Z – Zoom : تمركز كنيد: زماني كه خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر كرده است ، به جاهاي شاد برويد . اجازه ندهيد كه تلخي ها مانع رسيدن شما به اهدافتان شود. در عوض روي توانايي ها ، روياها و فردايي روشن تمركز كنيد .


داستان رز

در اولين جلسه دانشگاه استاد ما خودش را معرفي نمود و از ما خواست كه كسي را بيابيم كه تا به حال با او آشنا نشده ايم، براي نگاه كردن به اطراف ايستادم، در آن هنگام دستي به آرامي شانه‌ام را لمس نمود، برگشتم و خانم مسن كوچكي را ديدم كه با خوشرويي و لبخندي كه وجود بي‌عيب او را نمايش مي‌داد، به من نگاه مي‌كرد. او گفت: "سلام عزيزم، نام من رز است، هشتاد و هفت سال دارم، آيا مي‌توانم تو را در آغوش بگيرم؟" پاسخ دادم: "البته كه مي‌توانيد"، و او مرا در آغوش خود فشرد. پرسيدم: "چطور شما در چنين سن جواني به دانشگاه آمده ايد؟" به شوخي پاسخ داد: "من اينجا هستم تا يك شوهر پولدار پيدا كنم، ازدواج كرده يك جفت بچه بياورم، سپس بازنشسته شده و مسافرت نمايم." پرسيدم: "نه، جداً چه چيزي باعث شده؟" كنجكاو بودم كه بفهمم چه انگيزه‌اي باعث شده او اين مبارزه را انتخاب نمايد. به من گفت: "هميشه روياي داشتن تحصيلات دانشگاهي را داشتم و حالا، يكي دارم." پس از كلاس به اتفاق تا ساختمان اتحاديه دانشجويي قدم زديم و در يك كافه گلاسه سهيم شديم،‌ ما به طور اتفاقي دوست شده بوديم، ‌براي سه ماه ما هر روز با هم كلاس را ترك مي‌كرديم، او در طول يكسال شهره كالج شد و به راحتي هر كجا كه مي‌رفت، دوست پيدا مي‌كرد، او عاشق اين بود كه به اين لباس درآيد و از توجهاتي كه ساير دانشجويان به او مي‌نمودند، لذت مي‌برد، او اينگونه زندگي مي‌كرد، در پايان آن ترم ما از رز دعوت كرديم تا در ميهماني ما سخنراني نمايد، من هرگز چيزي را كه او به ما گفت، فراموش نخواهم كرد، وقتي او را معرفي كردند، در حالي كه داشت خود را براي سخنراني از پيش مهيا شده‌اش، آماده مي‌كرد، به سوي جايگاه رفت، تعدادي از برگه‌هاي متون سخنراني‌اش بروي زمين افتادند، آزرده و كمي دست پاچه به سوي ميكروفون برگشته و به سادگي گفت: "عذر مي‌خواهم، من بسيار وحشتزده شده‌ام بنابراين سخنراني خود را ايراد نخواهم كرد، اما به من اجازه دهيد كه تنها چيزي را كه مي‌دانم، به شما بگويم"، او گلويش را صاف نموده و‌ آغاز كرد: "ما بازي را متوقف نمي‌كنيم چون كه پير شده‌ايم، ما پير مي‌شويم زيرا كه از بازي دست مي‌كشيم، تنها يك راه براي جوان ماندن، شاد بودن و دست يابي به موفقيت وجود دارد، شما بايد بخنديد و هر روز رضايت پيدا كنيد." "ما عادت كرديم كه رويايي داشته باشيم، وقتي روياهايمان را از دست مي‌دهيم، مي‌ميريم، انسانهاي زيادي در اطرافمان پرسه مي‌زنند كه مرده اند و حتي خود نمي‌دانند، تفاوت بسيار بزرگي بين پير شدن و رشد كردن وجود دارد، اگر من كه هشتاد و هفت ساله هستم براي مدت يكسال در تخت خواب و بدون هيچ كار ثمربخشي بمانم، هشتاد و هشت ساله خواهم شد، هركسي مي‌تواند پير شود، آن نياز به هيچ استعداد خدادادي يا توانايي ندارد، رشد كردن هميشه با يافتن فرصت ها براي تغيير همراه است." "متأسف نباشيد، يك فرد سالخورده معمولاً براي كارهايي كه انجام داده تأسف نمي‌خورد، كه براي كارهايي كه انجام نداده است"، او به سخنراني اش با ايراد �سرود شجاعان�پايان بخشيد و از فرد فرد ما دعوت كرد كه سرودها را خوانده و آنها را در زندگي خود پياده نماييم. در انتهاي سال، رز دانشگاهي را كه سالها قبل آغاز كرده بود، به اتمام رساند، يك هفته پس از فارغ التحصيلي رز با آرامش در خواب فوت كرد، بيش از دو هزار دانشجو در مراسم خاكسپاري او شركت كردند، به احترام خانمي شگفت‌انگيز كه با عمل خود براي ديگران سرمشقي شد كه هيچ وقت براي تحقق همه آن چيزهايي كه مي‌توانيد باشيد، دير نيست.

مثبت انديشي

قورباغه ها 

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي كوچيك تصميم گرفتند كه با هم مسابقه ي دو بدند .
هدف مسابقه رسيدن به نوك يك برج خيلي بلند بود .

جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند ...

و مسابقه شروع شد ....

راستش, كسي توي جمعيت باور نداشت كه قورباغه هاي به اين كوچيكي بتوانند به نوك برج برسند .

شما مي تونستيد جمله هايي مثل اينها را بشنويد :

اوه,عجب كار مشكلي !!'

اونها هيچ وقت به نوك برج نمي رسند


يا :

هيچ شانسي براي موفقيتشون نيست.برج خيلي بلند ه !'

قورباغه هاي كوچيك يكي يكي شروع به افتادن كردند ...

بجز بعضي كه هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر مي رفتند ...

جمعيت هنوز ادامه مي داد,'خيلي مشكله!!!هيچ كس موفق نمي شه !'


و تعداد بيشتري از قورباغه ها خسته مي شدند و از ادامه دادن منصرف
...
ولي فقط يكي به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ....


اين يكي نمي خواست منصرف بشه !

بالاخره بقيه ازادامه ي بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه كوچولو كه بعد از تلاش زياد تنها كسي بود كه به نوك رسيد !


بقيه ي قورباغه ها مشتاقانه مي خواستند بدانند او چگونه اين كا ر رو انجام داده؟


اونا ازش پرسيدند كه چطور قدرت رسيدن به نوك برج و موفق شدن رو پيدا كرده؟

 
و مشخص شد كه ...


برنده ي مسابقه كر بوده !!!

نتيجه ي اخلا قي اين داستان اينه كه :

هيچ وقت به جملات منفي و مأيوس كننده ي ديگران گوش نديد... چون اونا زيبا ترين رويا ها و آرزوهاي شما رو ازتون مي گيرند-- چيز هايي كه از ته دلتون آرزوشون رو داريد !
هميشه به قدرت كلمات فكر كنيد . چون هر چيزي كه مي خونيد يا مي شنويد روي اعمال شما تأثير ميگذاره .


پس :
هميشه ....
مثبت فكر كنيد !
و بالاتر از اون كر بشيد . هر وقت كسي خواست به شما  بگه كه به آرزوهاتون نخواهيد رسيد !
و هيشه باور داشته باشيد :
من همراه خداي خودم همه كار مي تونم بكنم 

 


درس زندگي

۱- هميشه لباس تميز ، مرتب و اطو كشيده و در عين حال ساده بر تن كنيد .

۲- مثل آدمهاي متشخص عمل كنيد .

۳- رهبر باشيد كارها را تفويض و تقسيم كنيد .

۴- كتابهاي الهام بخش را بخوانيد كه  اين كار شبيه ملاقات و معاشرت با افراد موفق است .

۵- در تصميمهاي خود ، تاخير نيفكنيد . عادت فورا عمل كردن پس از هر تصميم گيري را به ضمير ناخودآگاه خود القا كنيد .

برگرفته از وبلاگ دنياي ان-ال-پي


مرد كور

روزي مرد كوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته و كلاه و تابلويي را در كنار پايش قرار داده بود روي تابلو خوانده ميشد: من كور هستم لطفا كمك كنيد . روزنامه نگارخلاقي از كنار او ميگذشت نگاهي به او انداخت فقط چند سكه د ر داخل كلاه بود.او چند سكه داخل كلاه انداخت و بدون اينكه از مرد كور اجازه بگيرد تابلوي او را برداشت ان را برگرداند و اعلان ديگري روي ان نوشت و تابلو را كنار پاي او گذاشت و انجا را ترك كرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد كه كلاه مرد كور پر از سكه و اسكناس شده است مرد كور از صداي قدمهاي او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان كسي است كه ان تابلو را نوشته بگويد ،كه بر روي ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چيز خاص و مهمي نبود،من فقط نوشته شما را به شكل ديگري نوشتم و لبخندي زد و به راه خود ادامه داد. مرد كور هيچوقت ندانست كه او چه نوشته است ولي روي تابلوي او خوانده ميشد:  امروز بهار است، ولي من نميتوانم آنرا ببينم  !!!!!      وقتي كارتان را نميتوانيد پيش ببريد استراتژي خود را تغيير بدهيد خواهيد ديد بهترينها ممكن خواهد شد باور داشته باشيد هر تغيير بهترين چيز براي زندگي است.
حتي براي كوچكترين اعمالتان از دل،فكر،هوش و روحتان مايه بگذاريد اين رمز موفقيت است .... لبخند بزنيد

نكته ها

 بد نيست به نكته‌هاى زير هم توجه كنيد:

اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستيد، قدر سلامتى خود را بدانيد زيرا يك ميليون نفر تا يك هفته ديگر زنده نخواهند بود.
 

اگر تاكنون از آسيب‌هاى جنگ،
تنهايى در سلول زندان، عذاب شكنجه،
يا گرسنگى در امان بوده‌ايد،

وضعيت شما از وضعيت ٥٠٠ ميليون نفر در دنيا بهتر است.
 

اگر مي‌توانيد بدون ترس از زندانى شدن يا مرگ، وارد مسجد (يا كليسا) شويد، وضع شما از ٣ ميليون نفر در دنيا بهتر است. 

اگر در يخچال شما خوراكى و غذا وجود دارد،

اگر كفش و لباس داريد،

اگر تختخواب و سرپناهى داريد،

در اين صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستيد.

اگر در بانكى حساب داريد، و اگر در جيب‌تان پول داريد،


شما به ٨٪ مردم دنيا كه چنين شرايطى دارند تعلّق داريد.

اگر شما اين نوشته را مي‌خوانيد، از سه خوشبختى بهره‌مند هستيد:

1- يك كسى به فكر شما بوده است.

2- شما به ٢٠٠ ميليون نفرى كه قادر به خواندن نيستند تعلّق نداريد.

3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنيا هستيد كه كامپيوتر دارند.

به قول يكنفر:

·طورى كار كنيد كه انگار نيازى به پول نداريد،

· طورى عشق بورزيد كه انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌ايد،

· طورى برقصيد كه انگار هيچكس شما را نمي‌بيند،

·طورى آواز بخوانيد كه انگار هيچكس صداى شما را نمي‌شنود،

·  و بالاخره طورى زندگى كنيد كه انگار زمين، بهشت است.


اشتباه فرشتگان

پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟ از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و... حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند.

زندگي

اگه دنبال كسي باشي كه نتوني بدون اون زندگي كني فرصت زندگي با اونايي كه نميتونن بدون تو زندگي كنن رو از دست ميدي...

همكاري و بخشش

يك مردِ روحاني، روزي با خداوند مكالمه اي داشت: خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شكلي هستند؟ خداوند آن مرد روحاني را به سمت دو در هدايت كرد و يكي از آنها را باز كرد؛ مرد نگاهي به داخل انداخت. درست در وسط اتاق يك ميز گرد بزرگ وجود داشت كه روي آن يك ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوي خوبي داشت كه دهانش آب افتاد! افرادي كه دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردني و مريض حال بودند. به نظر قحطي زده مي آمدند.. آنها در دست خود قاشق هايي با دسته بسيار بلند داشتند كه اين دسته ها بر بالاي بازوهايشان وصل شده بود و هر كدام از آنها به راحتي مي توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُركنند. اما از آن جايي كه اين دسته ها از بازوهايشان بلندتر بود، نمي توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند. مرد روحاني با ديدن صحنه بدبختي و عذاب آنها غمگين شد. خداوند گفت: تو جهنم را ديدي! آنها به سمت اتاق بعدي رفتند و خدا در را باز كرد. آنجا هم دقيقا مثل اتاق قبلي بود. يك ميز گرد با يك ظرف خورش روي آن، كه دهان مرد را آب انداخت! افرادِ دور ميز، مثل جاي قبل همان قاشق هاي دسته بلند را داشتند، ولي به اندازه كافي قوي و تپل بوده، مي گفتند و مي خنديدند. مرد روحاني گفت: نمي فهمم! خداوند جواب داد: ساده است! فقط احتياج به يك مهارت دارد! مي بيني؟ اينها ياد گرفته اند كه به همديگر غذا بدهند، در حالي كه آدم هاي طمع كار تنها به خودشان فكر مي كنند! تخمين زده شده كه 93% از مردم اين متن را براي ديگران ارسال نخواهند كرد. ولي اگر شما جزء آن 7% باقي مانده مي باشيد، اين پيام را ارسال كنيد!


هر چه بخواهي

زندگي ، هر چه را كه بخواهي همان را به تو مي دهد

چشمانت را باز كن

دلت را بيدار كن

روياهايت را صدا كن

آرزو كن ، بطلب ، ايمان داشته باش ، دريافت كن