دانلود فيلم كامل آموزش رقص ايراني
كليپ رقص , فيلم رقص , رقص ايراgني , فيلم رقص ايراني , كليپ رقص ايراني , آموزش رقص , رقص ايراني
لينك دانلود در زير :
آموزش رقص :
آموزش رقص كردي-رقص كردي (ههلپهركي: Helperkê، ههلپهرين، Helperîn: رقصيدن)، رقصي گروهي و شامل چند نوع است. در تمامي اين رقصها گروه كه به صورت حلقهاي دور هم گرد آمدهاند از چپ به راست حول نقطه اي ميگردند.
در رقص كردي يك نفر راهنماي صف رقصندگان ميشود و با چرخاندن دستمال و آغاز حركات رقص را به بقيه منتقل ميكند.
به اين فرد راهنما «سرچوپيكش» گفته ميشود. در صف رقص هر كس با دست چپ، دست راست نفر بعد را ميگيرد كه اصطلاحاً اين حالت را " گاواني" مينامند. گاهي گاواني به معني انتهاي صف نيز ميآيد.در رقص كردي شيوه گرفتن دست همديگر توسط افراد گروه بستگي به نوع رقص دارد.
انواع رقص كردي
از رقص هاي كردي ميتوان ديلان، چهپي، سيپييي، گهريان و غيره… را نام برد.
چهپي يا چوپي رقص كردي ساده و دستهجمعي نسبتاً آرامي است كه در ابتداي مراسم رقص از آن استفاده ميشود.
در برخي رقصهاي كردي مانند رقص گهريان كه رقص بسيار سريعي است يكي از رقصندگان روبروي صف ميايستد و با دو دستمال بلند در دست به رقص ادامه ميدهد كه به اين حالت در رقص كردي «دودستماله» ميگويند.
سێپێێي (يا سپيي) نيز رقص كردي نسبتاً تندي است كه منشأ آن مناطق مكريان مانند مهاباد و پيرامون آن بودهاست.
ديلان رقصي كردي گروهي است كه يك در ميان پسر و دختر دست همديگر را ميگيرند.
رقص كردي در زمان هاي قبل از اسلام ذكري بود براي خداوند وهمچنين در اكثر مواقع آنرا در مقابل معبد آناهيتا و براي باز گو كردن وقايع جنگهايشان به نمايش مي گذاشتند.
رقصهاي محلي با موسيقي كردي پيوندي ابدي داشته و معمولاً زنان و مردان عشاير در مراسم شادي به دور از ابتذال دايره وار دست يكديگر را گرفته به پايكوبي ميپردازند، در اصطلاح محلي اين حالت را گنم و جو (يعني گندم و جو) مينامند (در منطقه مهاباد به آن رَشبَلك ميگويند).
تقسيمبندي رقصهاي كردي :
رقصهاي محلي كردي را به دو دسته ميتوان تقسيم نمود:
۱- رقصهاي مذهبي
۲- رقصهادي محلي كردي (عشيرهاي)
آموزش رقص
الف – رقصهاي مذهبي:
آموزش رقص-منظور از اين رقصها، حركات پر شور در اوايش ميباشد كه به سماع معروف بوده و در تكايا اجرا ميشود در اين نوع رقص دراويش در عالم بيخودي حركات سر و گردن خود را موسيقي ريتميك هماهنگ كرده اصطلاحاً در وجد به سماع ميپردازند.
ب – رقصهاي محلي كوردي عشيرهاي:
آموزش رقص-رقصهاي محلي كردي را ميتوان از ريشه دارترين و كهنترين رقصها دانست. هل پرين (حمله كردن) يا رقص كردي در گذشته صرفاً با هدف آماده سازي و تقويت نيروي جسماني و روحي مردم مناطق كردنشين انجام ميشد چرا كه مردمان اين مناطق در گذشتههاي نه چندان دور همواره شاهد جنگهاي قبيلهاي بودند و همين امر حفظ و آمادگي هميشگي را طلب ميكرد لذا مردمان اين مناطق در وقفههاي بين جنگها و به مناسبتهاي مختلف دست در دست يكديگر آمادگي رزميو شور و همبستگي پولادين خويش را به رخ دشمنان ميكشيدند.
رقص كردي را يك رقص رزميميدانند كه داراي صلابت و متانتي خاص بوده و ياد آور يكپارچگي اين مردمان غيور در تمامي ادوار ميباشد.
در رقصهاي كردي تمامي رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ايجاد هماهنگي خاصي وحدت و يكپارچگي يك قوم ريشه دار را به تصوير ميكشند برخي رقصهاي كردي داراي ملوديهاي خاصي بوده و توسط گروهي از زنان ومردان اجرا ميشوند و در برخي از رقصها يكي از رقصندگان از ديگران اجرا شده و در وسط جمع به تنهايي به هنرنمايي ميپردازند و در اين حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگي در دستها نگه داشته و با آنها بازي ميكند كه اصطلاحاً به اين نوع رقص دو دستماله ميگويند و بيشتر در كرمانشاه مرسوم است.
نمايشها و رقصهاي كردي را ميتوان به چند قسمت اصلي ذيل تقسيم كرد:
۱- گه ريان ۲- پشت پا ۳- هه لگرتن ۴- فه تاح پاشا۵- لب لان۶- چه پي ۷- زه زنگي ۸- شه لايي ۹- سي جار ۱۰- خان اميري
رقص گهريان :
آموزش رقص-رقص كردي گهريان:گهريان در زبان كردي به معني گشت و گذار و راه رفتن بوده و حركات مختص اين رقص نيز معناي گشت و گذار در ذهن تداعي ميكنند.
گه ريان داراي دو مقام بوده كه يكي متعلق به مناطق روستايي و ديگري مناطق شهري ميباشد اين رقص نرم و آهسته و با لطافتي خاص شروع شده و به تدريج تندتر ميشود. ملودي مربوط به اين رقص با تنوع در ريتم و نوساناتي در اجرا تا پايان ادامه مييابد.
در اين رقص در واقع تاثير گشت و گذار در زندگي كردها به نمايش گذاشته ميشود و تنوع ريتم در اين رقص گوياي تجربياتي است كه در گشت و گذار به دست ميآيند و ميتوان گفت اين رقص زيبا تبليغي است براي خوب نگريستن در اشياء و طبيعت.
در اين رقص كردي زندگي با فراز و نشيب و زير و بم هايش به تصوير كشده شده و بر ضرورت بينايي و كسب تجربه براي رويارويي با رودخانه پر تلاطم زندگي تاكيد ميشود. اين رقص، رقصندگان را براي رقصهاي پر تحرك تر بعدي آماده ميكند.
تقريباً در كل مناطق كردنشين ملودي اين رقص به شكلي يكسان نواخته ميشود و در اين رقص نخستين حركت با پاي چپ آغاز شد و حركت پاي ديگر همواره با سر ضربهاي دهل كه معمولاً باريتم دو تايي اجرا ميشوند عوض ميشود.
رقص پشت پا:
رقص كردي پشت پا:پشت پا رقصي است كه كمي تندتر از گه ريان اجرا شده و در بيشتر مناطق كردنشين مخصوص مردها ميباشد رقص پشت پا همانطور كه از نامش پيداست انسان را به هوشياري و به كارگيري تجارب ميخواند تا مبادا شخص در زندگي از كسي پشت پا بخورد.
رقص كردي ههلگرتن :
هه لگرتن در لغت به معناي بلند كردن چيزي ميباشد. اين رقص كردي بسيار پر جنب و جوش و شاد اجرا ميشود كه با شور و جنب و جوش بسيار به سوي هدف روانه است. ريتم تند ملودي مخصوص اين رقص كردي هر گونه كسالت و خمودي را نفي كرده و بر اهميت نشاط و هدفمندي در زندگي تاكيد دارد.
رقص فتاح پاشايي :
فتاح از نظر لغوي به معني جنبش و پايكوبي است.
ملودي اين رقص كردي در سر تاسر كردستان به شكلي يكنواخت و با ريتمي تند اجرا ميشود و لذا اين رقص كردي بسيار پر جنب و جوش ميباشد بيشتر مردم كردستان از اين رقص استقبال ميكنند. اين رقص نشانگر انساني است كه به شكرانه كسب موفقيتها و استفاده از نعمتهاي خداوندي خوشحالي خود را به نمايش گذاشته است.
رقص كردي لب لان :
اين رقص با ريتمي نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا ميشود و ميتوان در آن لزوم تنوع در زندگي را مشاهده كرد. پس از اجراي پر جنب و جوش رقصها گه ريان، پشت پا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لب لان ميرقصند تا كمي استراحت كرده و تجديد قوا كنند رقص لب لان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهي كرده، وي را پس از طي مرحله ضروري شور و مستي به قلمرو تفكر دور انديشي و باز نگري رهنمون ميسازد در اين رقص، شركت كنندگان آرامش خاصي را احساس ميكنند.
رقص كردي چهپي :
رقص چهپي همانطور كه اسمش پيداست به معناي چپ ميباشد ملودي اين آهنگ با وزن دو تايي اجرا شده و در بيشتر مناطق كردنشين از جمله كرمانشاه، كردستان، سنجابي، بسيار از آن استقبال ميشود.
فلسفه اين رقصكردي قوت بخشيدن به قسمت چپ بدن ميباشد چرا كه معمولاً قسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش كمتري داشته و به مرور زمان تنبل ميشود و براي استفاده متعادل از تماميت جسماني همواره بايد بكارگيري اعضاء سمت چپ بدن آنها را تقويت كرد.
به همين منظور در رقص چه پي قسمت چپ بدن تحرك بيشتري يافته و از خمودگي خارج ميگردد. در منطقه كرمانشاه بيشتر زنها از اين رقص استقبال ميكنند.
رقص كردي زهنگي يا زندي :
در اين رقص رقصندگان يك قدم به جلو گذاشته و سپس يك قدم به عقب ميروند و اين حالت تا پايان ادامه مييابد در اين رقص ضرورت احتياط، دور انديشي و تجزيه و تحليل عملكرد از جانب انسان به تصوير كشيده ميشود. در واقع در اين رقص سنجيده گام برداشتن تبليغ ميگردد.
رقص كردي شه لايي :
اين رقص را كه با ريتم لنگ اجرا ميشود ميتوان يك تراژدي شكست دانست در اين رقص كردي قدمها لنگان لنگان برداشته ميشوند تا شكست در برابر چشمان حضار ترسيم گردد و در ترسيم اين مصيبت كسي زبان به سخن نگشايد.
رقص كردي سه جار :
اين نوع رقص كردي با ريتم آرام و گاهاً تند است كه همان طور كه از اسمش بر ميآيد به معني سه بار (سێ در رسم الخط كوردي) است كه در آن سه حركت پا و سه حركت به جلو وجود دارد و به گونهاي ياد آور عدد مقدس ۳ در فرهنگ فلكلوريك كردهاست.
آموزش رقص بلوچي
آموزش رقص
آموزش رقص-رقص بلوچي -بر گونههاي مختلفي تقسيم ميشود كه هر كدام در مناسبت ويژهاي به اجرا گذاشته ميشوند؛ در يك تقسيم بندي ميتوان رقص بلوچي را به دو نوع مردانه و زنانه تقسيم بندي كرد (اگرچه اين رقصها در گذشته به صورت گروهي مرد و زن نيز اجرا ميشدهاند).
از انواع رقص زنانه بلوچي ميتوان به رقص چاپي اشاره كرد كه صورت ويژه آن كوبيدن متناوب پا بر زمين به دنبال ضربهاي مشخص ساز دايره ميباشد.
در ميان رقصهاي مردانه بلوچ نيز ميتوان به رقص شمشير و يا صورت ساده تر آن يعني رقص چوب اشاره كرد كه به همراه دهل و ساز (به زبان بلوچي دول و ساز) اجرا ميشوند.
رقص بلوچي آميزهاي است از حركات ريتميك دستان رناني كه پر از النگوهاي نقرهاي است. همانند آنچه كه در دوره پهلوي در ايران و توسط گروهاي فلكلور رايج بوده است.
رقص محلي لري در كهگيلويه و بويراحمد:
آموزش رقص
آموزش رقص-در استان كهگيلويه و بويراحمد مردان و زنان پايبند به فرهنگ و اصول قومي و عشايري خود به مانند ديگر بخش هاي قوم بزرگ لر از ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي خاصي تبعيت مي كنند ، كه اين نمودهاي فرهنگ قومي از ريشه مشترك ، تنومند و ديرين فرهنگ قوم بزرگ لر هستند. يكي از اين مقولات رقص و حركات موزون در نزد لرهاي كهگيلويه و بويراحمد است.
رقص چوب بازي مردان و نيز رقص دستمال بازي زنان در بين مردمان سرزمين چهارفصل كهگيلويه وبويراحمد متداول است.
رقص چوب بازي :
آموزش رقص-چوب بازي مردان كه تركه بازي نيز گفته مي شود سنبل خشونت ، شور ، هيجان و نيز تند و
خشن و پر تحرك است.
چوب بازي يا تركه بازي رقصي است جدي و پرتحرك كه تقويت روحيه جنگ آوري و آفندي را در خود دارد.بدين سان كه يكي از مردان چوب بلندي را كه به قطر ۲ تا ۳ سانتيمتر و ارتفاع ۵/۱ متر و بيشتر از نوع تركه است ، بدست مي گيرد و وظيفه اش فرود آوردن تركه يا چوبدستي و زدن ضربه به پاي طرف مقابل است. مدافع بر آن سعي است تا چوبدستي را با حركت چوب خود دفع كند و مانع اصابت چوبدستي به پايش شود.در خلال اين مدت شهنا زن ﴿ سرنا زن ﴾ تبيره زن بهكارشان ادامه مي دهند و با چند بار رفت و برگشت طرفين كه هماهنگي با ساز و دهل دارد.
در فرصتي مناسب چوبدستي كوچكتر كه در دست ضارب است ، اشتلم كنان فرود مي آيد و قبل از فرود آمدن ضربه ، هاي و هوي و ناورد كردن ضارب به گوش تماشا چيان مي رسد.
ضارب وظيفه دارد چوب بزرگتر را كه آلت دفاعي است بردارد و چوب كوچكتر را به دست مضروب يا فرد ديگري بدهد.در صورت متشخص بودن متهاجم براي رعايت احترام او ، يكي از اطرافيان كه اغلب از منسوبان او است چوب دفاع را از او مي گيرد . در اين ميان هم تعارفات به گونه اي عجولانه رواج دارد.و دور تسلسل ادامه مي يابد تا توشمال يا مهتر ﴿ ساز و دهل زن ﴾ پس از يكي ، دو ساعت پايان بازي را اعلام مي كنند و آنگاه زنان كار رقص را از سر مي گيرند.
آموزش رقص
رقص چوپي يا دستمال بازي :
آموزش رقص-رقص زنان كه چوپي گفته مي شود بر دو نوع سه پا و پنج پا است ، كاملا آرام و ملايم و خالي از نشاط و شور و نمادي از متانت و بردباري و تحمل مشقاتي است كه در طول تاريخ بر زنان روا شده است.
رقص زنان به گونه گروهي ملبس به لباس هاي زينتي در ميدان به صورت دايره است كه با داشتن دو تكه دستمال رنگي در هر دو دست بصورتي آرام و با نظم كامل انجام مي شود . اين خود احترام عميق به زن را به اثبات مي رساند و دو گونه رقص نيز در يك زمان انجام نمي پذيرد.
در اين رقص زنان صفي دايره شكل تشكيل داده و بصورت هماهنگ و منظم دستمال هاي رنگي را كه در دستان خود دارند در هوا مي چرخانند ، توام با رقص منظم و آهنگين پا.اين رقص با همراهي ساز و دهل و سرنا است.
رقص محلي بختياري
رقصعروسي
در مراسم عروسي زن ومرد بطور گروهي باهم ميرقصند و با اينكه قيد و بند حجاب كاملاً در اين منطقه وجود دارد ر(البتهبرايغريبهها)، در مراسم شادماني شركت آنها در رقصهاي گروهي مجاز است و ميتوانند دست در دست ديگر رقصندگان با آهنگ ساز و دهل برقصند.
رقص دستمال
رقص محلي زنان در اين هنگام تماشايي است، زيرا زنان با لباسها ي رنگارنگ و زيور آلات مخصوص، در رقص دستمال شركت ميكنند. دو عدد دستمال در دو دست خود ميگيرند و با تكان دادن دست و پا و جلو و عقب رفتن، در محيط دايره فرضي ميرقصند، در حالي كه تماشاگران آنها را در بر گرفتهاند هركه قدرت تحمل رقص بيشتري را داشته باشد مورد تشويق تماشاچيان قرار ميگيرد.
رقص آرام
در اين نوع رقص، رقصندگان سه قدم به طور ضربي به جلو بر ميدارند و دو قدم به عقب بر ميگردند و اين رفتار طوري تنظيم شده است كه از دايره منظم رقص خارج نميشوند، ريتم اين نوع رقص به نسبت رقصهاي ديگر بختياري آرام است.
رقص تـند
در اين نوع رقص نيز حركات پاها مثل رقص آرام است با اين تفاوت كه رقص ريتم تندي دارد. اجرا كنندگان رقص دستمالها را تندتند به دور سر ميچرخانند و روي شانهها مياندازند. گامها نيز به صورت تند به طرف جلو برداشته ميشوند ولي رقصندگان به عقب بر نميگردند.
رقص مجسمه
اين رقص با آهنگ ساز اجرا ميشود. هر وقت كه نواي ساز قطع ميشود، رقص كننده نيز در همان حال به آن حالتي كه آخرين لحظه آهنگ بوده، در جاي خود ميايستد و تا آهنگ بعدي نواخته نشده حق ندارد از خود حركتي ظاهر نمايد. مهارت رقصنده در حالتي مشخص ميشود كه بتواند به موقع توقف كند و به موقع حركت نمايد.
رقص عربي
آموزش رقص-رقص عربي يا رقص شرقي يا رقص خاورميانهاي، كه در غرب به «رقص شكم» Belly dance شهرت يافتهاست، رقصي عموماً ويژهٔ زنان است. شايد اطلاق نام "رقص شكم" به اين نوع رقص چندان بامسمي نباشد چرا كه در رقص عربي اكثر قسمت هاي بدن به كار گرفته شده و مهمترين حركت هاي اين رقص،حركت هاي باسن است.
اين رقص و موسيقي مربوط به آن تقريبا همان موسيقي و رقص دوران ساسانيست. خسرو پرويز كه بسيار به هنر علاقمند بود از سراسر ايران هنرمندان را گردآوري كرده و زمينه رشد آنان را فراهم مي نمود. در اين زمان موسيقي ساساني و رقص ساساني شكل گرفت.
پس از يورش اعراب چون اعراب ساز و موسيقي نداشتند اين موسيقي در دربار بني عباس دوباره شكوفا شد و هنرمندان ايراني دوباره به هنرنمايي پرداختند. اما از آنجا كه پس از حمله اعراب بسياري از اسناد تاريخي سوزانيده شد ، مستندات زيادي از رقص و موسيقي ساساني باقي نماند و به اشتباه اين رقص و موسيقي را عربي نام نهادند در حالي كه در عربستان اصلا سازي در كار نبود كه موسيقي و رقص را در پي داشته باشد.
البته در مورد تاريخ و پيدايش رقص عربي تئوري هاي ديگري نيز وجود دارد كه منشا اين رقص خاورميانه يا شمال افريقا بوده است.
رقص، معمولاً به حركتهاي انسان كه براي بيان يك حالت انجام ميگيرد گفته ميشود. رقص ميتواند در يك محيط اجرايي، روحاني يا اجتماعي اجرا شود. واژهٔ رقص همچنين براي نشان دادن جنبشهاي موزون و ترازمند جانداران و اشياء ديگر به كار ميرود مانند رقص برگها، رقص رقص باد و …
رقص، بر خلاف برخي از فعاليتهاي انسان آغازين مانند ساخت ابزارهاي سنگي، شكار نقاشي در غار و غيره، رقص هيج نوع جسم فيزيكي از خود به جاي نميگذارد. بنابراين صحبت كردن درباره زمان ورود رقص به فرهنگ بشر غيرممكن است. با اين وجود، قطعاً رقص بخش مهمي از مراسم، تشريفات، جشنها و سرگرمي بدويترين تمدنهاي بشر بودهاست. باستان شناسي ردپاهايي از رقص را در دوران قبل از تاريخ از جمله در نقاشيهاي مقبرههاي مصري در حدود ۳۳۰۰ پيش از ميلاد و نقاشيهاي پناهگاه صخرهاي بيمبتكا در هند نشان ميدهد.
يكي از بدويترين كاربردهاي سازمانيافته رقص در بازگويي نمايشي داستانهاي اساطيري بودهاست. در واقع قبل از معرفي زبانهاي نوشتاري، رقص يكي از روشهاي اصلي انتقال اين داستانها از نسلي به نسل ديگر بود.
گرچه رقص و موسيقي به دوران قبل از تاريخ برمي گردند، معلوم نيست كه كدام يك «زودتر» به وجود آمدهاست. با اين وجود از آنجا كه «ضربآهنگ» و «صدا» در نتيجه حركت ايجاد ميشوند و موسيقي ميتواند حركت را القا كند، به نظر ميرسد كه رابطه اين دو (رقص و موسيقي) همواره به شكل همزيستي بودهاست.
بسياري از شكلهاي آغازين موسيقي و رقص با هم ايجاد و اجرا شدهاند. اين تكامل دوگانه در دوران مختلف ادامه داشته و باعث ابداع گونههايي از رقص / موسيقي شدهاست، از جمله: ديسكو، سالسا، الكترونيكا و هيپهاپ. برخي از سبكهاي موسيقي مانند موسيقي باروك و رقص باروك رقص موازي دارند، در حالي كه سبكهاي ديگر به طور جداگانه ايجاد شدند: موسيقي كلاسيك و باله كلاسيك.
هر چند رقص همراه با موسيقي است، ميتوان آن را به طور مستقل ارائه كرد يا از آهنگ خود رقص استفاده نمود (رقص پا). رقصهاي همراه با موسيقي، بسته به سبك رقص ممكن است با موسيقي همزمان باشند يا نباشند. رقصي كه بدون موسيقي اجرا ميشود، «رقص با ريتم خود» ناميده ميشود.
به افرادي كه به انجام رقص ميپردازند رقصنده ميگويند و به خود كنش، رقصيدن يا رقص گفته ميشود.
انواع رقص در فرهنگ هاي مختلف:
رقص باله
رقص باله كلاسيك
رقص باله نئوكلاسيك
رقص باله مدرن و يا رقص معاصر
رقص سنتي و يا رقص ملي :
رقص با شمشير، سيستان
رقص سيستاني
رقص آذربايجاني
رقص تاجيك
رقص گرجي
رقص ايراني
رقص كردي
رقص عربي
رقص هندي
فولكلوريكو
رقص لري
رقص بندري
رقص شمالي يا گيلاني
رقص بلوچي
رقص اسپانيايي
فلامنكو
رقص بالروم:
چاچا
سالسا
تانگو
ديسكو
پازا دبله
رقص آئيني:
سماع
رقصهاي شيطان در سريلانكا
رقص در نواحي مختلف ايران:
عناوين رقص نواحي را از شمال البرز آغاز ميكنيم.
رقص در گيلان:
رقص مردانه گيلان در پي پيروزي كشتي گيران و نواختن رقاصي مقام يا رقصي مقام، توسط سرنا و نقاره از سوي مردان به اجرا در ميآيد. رقصنده دستها را بر كمر ميگذارد و تنها با پيش و پس كردن پاها، به اجراي رقصي ميپردازد كه "پابازي" نام دارد. رقص رايج زنان اين منطقه قاسم آبادي است. رقصنده دو ليوان يا استكان را با هر دست خود برداشته كه در اصطلاح به آن دس سنج گفته ميشود. در واقع تنظيم ريتم رقصنده، توسط ضربات استكانها يا اشيا فلزي ديگري صورت ميگيرد. ديگر رقص زنانه اين منطقه، رقص چراغ است كه مجري با قرار دادن پايه چراغ گردسوز روشن بر دندانهاي خود و ايجاد حالتي خاص، به رقص ميپردازد. رقص در گيلان انفرادي است.
رقص در مازندران:
سما، لاك سري سما يا چكه سما، تقريبا رايج ترين و در حال حاضر يگانه رقص همه مناطق طبري زبان است. اين رقص، عموما به صورت فردي و گاه به صورت جمعي به اجرا در ميآيد. اگر چه سما رقصي زنانه است ولي گاه مردان نيز در اجراي رقص شركت ميكنند. لاك سري سما رقصي تند و پرشتاب است كه با لرزش مواج و عمودي اعضاي بدن همراه است. اين رقص، عاري از فيگورهاي متنوع است و در اجراي دسته جمعي آن، افراد رقصنده به طور مستقل و بدون ارتباط با يكديگر عمل مينمايند. چكه سما اگر چه رقصي متعلق به شمال البرز است، اما در اكثر آباديهاي كوهستاني و كوهپايه اي جنوب البرز نيز مورد استفاده است.
رقص در كردستان، كرمانشاه و لرستان
رقص در كردستان، هريره ناميده ميشود، نامي كه در شمال خراسان با تحريف، به نوع خاصي از رقص گفته ميشود. كردستان نيز از مناطق كم نظير تنوع رقص در ايران محسوب ميشود. رقصهاي گروهي مردانه، زنانه و انفرادي از گونههاي مختلف رقص در اين منطقه هستند. در كرمانشاه نيز رقصهاي سه چار، گرديان(گريان)، چپي، فتاپاشايي و خان اميري، تنها چند نمونه از مجموعه رقص اين منطقه به شمار ميآيد. در لرستان نيز تنوع رقص قابل توجه است؛ علاوه بر شمشيربازي و تركه بازي، نوعي چپي، همانند چپي كرمانشاهي نيز متداول است.
رقص در بلوچستان:
در بلوچستان رقصهايي چون دولت، چاپ زابلي، رقص زابلي، گران چاپ، سه چاپ، كلمپور، چوچاپ، شمشير بازي و دوچوبه رواج دارد. مركزيت اين گروه از رقصها در دلگان است. در منطقه ميرجاوه نيز رقصهايي چون چاپ سرحدي، يك لت، دو لت و سه لت رايج است كه همانند چوب بازي خراساني است.
رقص در سواحل جنوبي:
تا چند دهه پيش، در بنادر و سواحل جنوبي كشور، رقصهاي متفاوتي رايج بوده است. معمول شدن انواع رقصهاي عجيب و غريب و مفصل عربي و آفريقايي مانند رقصهاي رزيف، كووايي، شابوري لافت و ذاكري از نمونه اين گونه رقصها هستند.
رقص در آذربايجان:
در آذربايجان گروه رقصندگان با انطباق تحرك و مهارتي مثال زدني حركاتي را به نمايش ميگذارند كه اين درجه تعالي و ترتيب را به سختي ميتوان در رقصهاي ديگر اقوام فلات جستجو كرد. رقصندگان به گروههاي متعدد و چند نفره تقسيم شده سپس هر يك به نوبت گوشه يا بخش خاصي از رقص خود را به اجرا در ميآورند. ورزيدگي، چستي و چابكي، از ملزومات كار رقصندگان است."ياللي" بازگو كننده موضوعات تاريخي، مورد تجاوز قرار گرفتن، احساس خطر، بازگشت به خود و ايجاد وحدت براي دفاع است. "قايتاغي" در بردارنده مفاهيميچون رفع اختلافات دروني، گرفتن دستور مقاومت و بيعت از سردسته، بسيج عموميبراي راندن دشمن، سوار بر اسب به سوي ميدان جنگ است."لزگي" با مضاميني چون جنگ، مبارزه با دشمنان در دو جبهه، رشادت و از جان گذشتگي، كسب پيروزي، شور و شوق پيروزي، وحدت و همبستگي ابدي همراه است.
رقص در خراسان:
رقص چوب يا به گفته بوميان خراسان چوب بازي از رقصهاي جمعي و پرتحرك است و حالات و پزهاي آن، بر جنبههاي رزميو حماسي آن حكايت دارد. اين بازي از آغاز تا پايان با سرنا و دهل همراهي ميشود.
رقص در عشاير:
در ميان ايل قشقايي مشهورترين رقص هلي نام دارد كه در سه قسمت و با سه ريتم متفاوت به اجرا در ميآيد. آخرين قسمت اين رقص كه داراي شتاب و سرعتي فوق العاده است به لكي و كلواري مشهور است. بختياريها علاوه بر رقص چپي از دو نوع رقص حماسي سود ميبرند كه يكي از آنها با شمشير و ديگري با تركه است.
- ۳۷,۸۲۸ بازديد
- ۰ نظر